نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





نداشتن تویعنی

 

نداشتن تویعنی اینکه دیگری تو را دارد....

نمی دانم... نداشتنت سخت تر است

یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد...!
؟!

 


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







عیبی نـداره

عیبی نـداره .....
ایـن شبا کـه مـن تـو رو " آه " می کـشم ..


تـو در آغـوش دیـگری نـفس عمیـــــــق بـکش
لعنتی ............!

 


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







رسیدن یا نرسیدن

 

رسیدن یا نرسیدن
امروز معلم عشق گفت : دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند ! مگر اینکه یکی از انها خود را بشکند . گفتم : من خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم ? لبخند تلخی زد و گفت : شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد ...

ولی اگه نشکسته باشه چی؟؟؟؟؟؟؟


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







آرآمــ مــیــکُــنَــد

تَــنــهــآ چــیــزیــ کِــهـ مَــرآ آرآمــ مــیــکُــنَــد

سِِـیـگـآریـسـتـ کِـهـ طَـعـمـِ تَـلـخِـشـ

طَـعـمِـ نَـبـودَنـِتـ رآ بِـهـ لَـبـآنَـمـ مـیـچـِشـآنـَد

تَــنــهــآ طَـعـمـیـ کِـهـ بِـهـ لَـبـآنـ بـیـ تـواَمـ مـیـنِـشـیـنَـد

طَـعـمـِ بـوسِهـ هـآیـ اوسـتـ

مَـنـ عـآشِـقـ سـیـگـآرَمـ شُـدِهـ اَمــ


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







کــاش

 

کــاش مَن دیگــَری بودمــــ... مــی نشستمــ روبِـروی خـودَمـــ
ســر تــا پـــا گــوش مـی شدَمـــ
تــا ببینَمـــ حـَرفـــ حسابَمــــ
" چیستــــ؟؟؟............................

[+] نوشته شده توسط somaye در | |







این روزها …

 

این روزها …

یا به تو می اندیشم،

یا به این می اندیشم، که چرا !؟

به تو می اندیشم ...!!

 


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







نکنـــد نیاییُ


نکنـــد نیاییُ من اینجــا از غصه دلتنگــی ِ نیامدنت

بمیـــرم ؟!!!

تو تعبیـــر ِ خواب بلــدی دلکــــم ؟

بیــا تعبیـــر کن کـ تا تو فاصلــه ایی نمــانده

بیــا و دلخــوشیم را برایم به باور تبدیل کن

فقط بیـــا

بودنتـــ را می خواهم ... "


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







از من فاصله بگیر

 

 
از من فاصله بگیر...
 
هر بار که به من نزدیک می شوی...
 
باور می کنم هنوز می شود زندگی را دوست داشت!
 
                       از من فاصله بگیر...
 

خسته ام از امیدهای کوتاه


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







بزرگترین اشتباهم

بزرگترین اشتباهم این بود

که التماس کردم بمانی ...

         نمی ارزیدی دیر فهمیدم ...!!!

 


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







زیادی"

 

زیادی" عاشق نشو ...
"زیادی " اعتماد نکن ...
چون همون "زیادی" بعدا "زیادی" داغونت میکنه ..


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







گاهــــــــــــــی دِلـــــــم

 

گاهــــــــــــــی دِلـــــــم
تفــــــــــــریح ناسالم می خــــــــــــواد
مثــــــــــــــــل فکر کــــــــــــردن به تـــــــــــــــــو

 


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







مَنْـــ مے دانم

مَنْـــ مے دانم
دِلَـ ـ ـ ـم تا هَمیشـﮧ دَر وَسـ ـ ـط تریےْ نُقطِہ ی زِندگیتْـــ ـــجا مانِدـهـ ... جایے بِین خواسَتنْـــ ـ‌ وــنَخواستےْ ... جایے بینِ بودَ
טּ وـنبودَטּ ... جایے بینِ رَفتنْـــ‌‌ وـنرفتےْ ... جایے بِیےْ ....... این نُقطہ هاے خالے ... جـ ـ ـا ماندہ اَم......ـ


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







نقاشی ام

من که نقاشی ام تعریفی ندارد

 

      لااقل خودت راهت را بکش و بـــــرو !!


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







می خواهم

می خواهم گیاه خوار شوم از دستت....

 

                         بس که مرا خر فرض کردی!!!


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







امشب

امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد

یا باید خانه مان را عوض کنم

یا پستچی را !

تو که هر روز برایم نامه می نویسی ، مگه نه . . . ؟


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







باورکردم

 

باور کردم تنهایی را

چقدر دلم  کسی  را نمی خواهد
 
امشب...





[+] نوشته شده توسط somaye در | |







هیچ وقت،

  هیچ وقت، 

 اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمیکنم…!


آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







نترس جانم!

نترس جانم!
ظرفیت باورمن به اندازه ی 

 همه ی دنیاست
     تو دروغت را بگو

 


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







خدا میداند

هم قــــــــــدم شدیم


                خدا میداند

 چه چیزهایی را زیر پاهایم گذاشتم


[+] نوشته شده توسط somaye در | |