نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده ..
امــروز بـویــیدَمَش عمــیق ِ عمــیق ِ!
و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!
و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست ..
و غمــت سـهم ِ مــن!


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







دعاکن

وقتــــی مــی گویـــمـــ : برایـــمــ دعــا کــــن
یـــعنـــی کـــمـــ آورده امـــ . . .
یــعنــــی دیــگـــر کـــاری از دستـــ خـــودمـــ بــرای خـــودمـــ بـــر نــمــی آیــــد. . .


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







خدایا

 

خــدایــا ....

بــیا میــخــوام یــه چــیزی در گــوشــت بگــم !

هیچــوقت یکــی از بنــده هــاتو اونقــدر آزمــایــش نکــن کــه ؛

بــودن و نــبــودن بــراش یــکی بــشــه ... !!!

[+] نوشته شده توسط somaye در | |







نفسم

روزهـــایــی کـــه مـی بینمتــــــــــ

نفســـــم مــی گیـــــــــرد

و روزهــــایـــــی کـــــه نیستـــــی

دلـــــــــــــــــم...

بـــــاش...!

تحمـــــل اولـــی آســان تـــر استــــــــــ...


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







دنیا تف کن ...

 

دنیا تف کن مرا شبیه هسته ی تلخ بادام...

تف کن مرا به سمت دورترین سیاه چاله ها

آخر تو نمی دانی چقدر درد داردوقتی بفهمی:

هیچکس انتظار برگشتنت را نمی کشد


 


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







حق نداری

 

بادیدن بعضی صحنه ها نه حق داری داد بزنی

نه حق داری گله کنی!!!

چون دیگه به تو هیچ ربطی نداره ...

بادیدن بعضی صحنه ها فقط خرد می شی!!!

یه صحنه مثل دیدنش با یه غریبه ...


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







یک بار

خیـــــلی حــــــرف اســـت...

کـــه تـــو هـــر روز در گلـــویـــت

خـــاری کُشــــنده احســـاس کنـــی

بـــرای کســـــی کـــه

حتّـــی یـــک بـــار در عمـــرش

بـــه خـــاطـــرِ تـــو حتـــی بغـــض هـــم نکـــرده اســـت....


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







کـــــــــــــــــــــــاش .....


[+] نوشته شده توسط somaye در | |







من خوبم ...خسته نیستم ...

 

من خوبم ...خسته نیستم ...
 فقط
گاهی دستم به این زندگی نمی رود !!
فقط گاهی دلم میخواهد مثل گذشته ها بخندم!!
فقط گاهی دلم میخواهد با حسرت به دستهای قفل شده دیگران نگاه نکنم!!
فقط گاهی میخواهم مثل دیگران سرم را بالا بگیرم و بگویم
هم عاشقم به جای اینکه سرم را پایین بگیرم
بگویم او که عاشقش بودم عاشق دیگری بود!!
من خسته نیستم
 فقط کمی نگاهم از نگاه ها خسته شده..

 فقط کمی دلم کسی را میخواهد که کمی معرفت داشته باشد

               فقط کمی معرفت... آیا میشود؟؟؟؟؟؟



[+] نوشته شده توسط somaye در | |







خدا خیلی تنهام

 

سلام خدا...
اینجا من واسه ادما شدم غریبه..آیا واسه تو هم شدم یه غریبه...
تو که الان مثل این آدما نمیگی (شما)؟؟؟؟
تویادم دادی صدات کنم ..باهات حرف بزنم برات ازآدما بگم از همه خوبیها و مهربونیهاشون ...
میخوام برات بگم.
.بگم ازهمون آدما که گفتی اگه دلم را شکستن بخندم وبگم چه خوش بختم که بنده های توبهم توجه میکنن... از همون دلایی که تو سر راه زندگیم گذاشتی تا با صدای قلبشون نفس بکشم...خدا من شکایت دارم..تو به شکایتم رسیدگی میکنی؟؟؟
خدا ....خدا صدام را میشنوی...دیدی بنده های خوبت چه با نامردی دلم را زیر فریاد صداشون....حرفای قشنگشون..نگاه های پراز حرفشون..خودخواهی وجودشون.....شکستن!!!!!
چه ساده سکوت کردی خدا..چرا تو به جای سکوت من جوابشون را ندادی..چرا جواب توهم سکوت بود؟؟؟میدونم خدا...
میدونم که بنده هات اوناند..میدونم دوسشون داری
..میدونم سخته ببینی چشمای قشنگشون پراز اشک باشه..
اما خدا..منم بنده توام...
قبول که اندازه اون ادما دوسم نداری...
قبول که چشمام به قشنگی چشمای ادما نیست..
خدا جونم.... باشه قبول!!حقم بود دلم بشکنه چون عاشق بنده هات بودم
حقم بود نگاهم سرد بشه چون برای دردای بنده هات مثل بارون بودم ..
اما خدا الان من نیاز دارم به کسی که واسه  همه دردام درمان باشه..خدا
نگو خواسته ی زیادیه ...من فقط یه شونه میخوام که پناه اشکام باشه..
.خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 
خدا دلم مثل آسمونت ابری شده... دلم بغض داره اما اشکی ....
خدا ...
خستگی میدونی چیه؟؟؟من خسته ام خیلی زیاد

[+] نوشته شده توسط somaye در | |








چرا نگاه میکنی؟؟؟؟
تنها ندیده ای؟؟؟
به من نخند...!
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم...!

[+] نوشته شده توسط somaye در | |